برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 200
نقلاست كه شاه شجاع كرمانى چهل سال نخفت. شبى بعد از چهل سال بخفت. خداى جل جلاله را در خواب دید، گفت: بار خدایا، من تو را در بیدارى مى جستم، در خواب یافتم. فرمود كه اى فلان! ما را در خواب به بركت آن بیدارى ها یافتى. اگر آن بیدارى ها نبود، چنین خوابى نمى دیدى.
بعد از آن هر جا كه مى رفت ، بالشى مى نهاد و مى خفت و مى گفت: امید است كه یك بار دیگر، چنان خوابى ببینم. عاشق خواب شده بود و مى گفت : یك ذره از آن خواب ، به بیدارى همه عالم ندهم!
تذكرة الاولیاء، عطار نیشابورى ، با اندكى تغییر
برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 201
برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 186
پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!
روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! وکشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ وچند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بد شانسیه تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکسته اش از اعزام، معاف شد.
همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و کشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که…؟
خرید بهترین ها...برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 198
شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو.
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
هرچند وقت یک بار نقاشی بکش.
توی حموم آواز بخون و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش. آب نبات چوبی لیس بزن.
بستنی قیفی بخور. به کوچکتر ها سلام کن.
شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
شمال برو. شنا کن.
هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو کن.
خواب ببین. شعر بخون. بدو. چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس. مادرت رو بو کن.
به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
دنبال بازی کن. اگرنشد وسطی بازی کن.
به برگ درخت ها دقت کن به بال پروانه ها دقت کن.
قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
از خواب های بد بپر و آب بخور.
بسم الله الرحمن الرحیم بگو.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس.
یک تسبیح گلی سی و سه دونه ای داشته باش.
بخند. چشم هات رو روی هم بذار. شعر بخون. سپید بپوش.
شیرینی بخر. با بچه ها توپ بازی کن. برای خودت برنامه بریز.
قبل از خواب موهات رو شانه کن. به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش برای خودت دعا کن!
برای خودت دعا کن که آروم باشی.
وقتی توفان می آد تو همچنان آروم باشی.
تا توفان از آرامش تو آروم بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون
کنار برن و خورشید دوباره بتابه.
برای خودت دعا کن تا خورشید رو بهتر بشناسی.
بتونی هم صحبتش باشی و صبح ها براش نون تازه بگیری.
برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بشینی و چای آسمونی بنوشی.
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هات ماه داشته باشه؛
چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناکه.
ماه چراغ کوچیکیه که روشن شده تا جلوی پات رو ببینی.
برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پات را ببینی؛
آخه راهی رو که باید بری خیلی طولانیه.
خیلی چاله چوله داره؛
دام های زیادی در اون پهن شده، باریکه های خطرناکی داره؛
پر از گردنه های حیران و سنگلاخ های برف گیره.
برای خودت دعا کن تا پاهات خسته نشن و بتونی راه بیایی
چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن
به سراغ آدم بیاد، خیلی دردناکه.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن.
برای خودت دعا کن که زنده بمونی.
زنده موندن چند راه حل ساده داره!
برای اینکه زنده بمونی نباید بذاری که هیچ وقت
بیشتر از چیزی که نیاز داری بخوابی.
باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بده.
بیداری هایی آمیخته با روشنایی، صدا، نور، حرکت.
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی.
همیشه سهمت رو بخواه.
و بیشتر از آن چه که به تو شادمانی ارزونی می شه در دنیا شادمانی
بیافرین تا دیگران هم سهمشون را بگیرن.
برای اینکه زنده بمونی باید درست نفس بکشی و
نذاری هیچ چیزی سینه ات را آلوده کنه.
برای اینکه زنده بمونی باید حواست به قلبت باشه.
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشون بده و از اونها
بخواه قلبت را معاینه کنن.
دریچه هاش رو، ورودی ها و خروجی هاش رو
ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی تو قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هات داره تموم می شه باید بری پشت
پنجره و به آسمون نگاه کنی.
اونقدر منتظر بمون و به آسمون نگاه کن
تا بالاخره خداوند از اونجا رد بشه؛
اونوقت صداش کن؛
به نام صداش کن؛
اون حتماً برمی گرده و به تو نگاه می کنه و از تو میپرسه که چی می خوای؟؟!
تو صریح و ساده و رک بگو.
هر چیزی که می خوای از خدا بخواه.
خدا هیچ چیز خوبی رو از تو دریغ نمی کنه.
شادمان باش اون به تو زندگی بخشیده و کمکت می کنه.
که زنده بمونی. از اون کمک بگیر.
از اون بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ،
دریا، شعر، درخت، تاب، بستنی، سجاده،
اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه،
دست، آلبالو، لبخند، دویدن و عشق بده.
آن وقت قدر همه ی اینها را بدون و آن قدر زندگیت را ادامه بده.
که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش بباله!!
دیگران را فراموش نکن !
خلاصه اینکه اگه دوست داری بمیری برو خودکشی کن اما خودتو به مردن نزن!!!
برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 270
شروع قوانین
ادوارد مورفی یک متخصص بود که برای ناسا کار میکرد. پس از اونکه در انجام آزمایشی، یکی از تکنسینها سیمها رو اشتباهی وصل کرد و نتایج آزمایش غیر قابل استفاده شد، مورفی در حین عصبانیت در مورد اون گفت:اگر یک راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشه، اون همون یه راه رو پیدا میکنه! و قوانینی بنیان نهاده شد که به قوانین مورفی معروفند.
قوانین مورفی زیادن ولی اونی که پایه همه شونه اینه: اگر یک حالت برای به فاجعه رسیدن کاری وجود داشته باشه، همون یک حالت اتفاق می افته.
قانون مورفی یک ضرب المثل عامیانه در فرهنگ غربی است که میگوید "همه چیز ذاتاً دچار خطا و دردسر میشد مگر اینکه برای درستی آن تلاشی شده باشد" یا "اگر قرار باشد چیزی خراب شود، میشود".
طبق این زبانزد همیشه همه چیزها در بدترین و نامناسبترین زمان به خطا میروند و کارها را لنگ میگذارند. معمولاً هنگامی که شخصی همواره بدشانسی میآورد او را شامل قانون مورفی مینامند.
برخی از قوانین مورفی
۱. هیچ چیزی به آن آسانی که به نظر میرسد نیست.
۲. هر چیزی بیش از آن حدی که تصور میشود طول خواهد کشید.
۳. چیزی که ممکن است خراب شود، خراب میشود.
۴. اگر احتمال خراب شدن چندین چیز وجود داشته باشد، آن یک خراب میشود که بیشترین خسارت را بزند.
نتیجه: اگر بدترین زمان خراب شدن برای چیزی وجود داشته باشد، همان زمان است که خراب میشود.
۵. اگر چیزی قابل خراب شدن نباشد، پس حتما میشود.
۶. اگر پیشبینی میکنید که چهار احتمال برای خراب شدن چیزی وجود دارد و از قبل تمهیدی برای آنها اندیشیدهاید، پس حتما راه پنجمی به طور غیرمنتظره به وقوع میپیوندد.
۷. وقایع خودبهخود تمایل به بدترشدن دارند.
۸. اگر به نظر میآید که همه چیز به خوبی پیش میرود، پس حتما از چیزی صرفنظر کردهاید.
۹. طبیعت همیشه طرفدار خرابیهای پنهان است.
۱۰. طبیعت یک حرامزاده است.
۱۱. غیرممکن است که چیزی را بیخدشه (foolproof) ساخت چون احمقها(fools) نابغهاند.
۱۲. هرگاه برنامهریزی بکنی که چیزی را انجام دهی، حتما چیز دیگری به وجود میآید که باید قبلاش انجام دهی.
۱۳. هر راهحلی مسایل جدیدی را به وجود میآورد.
۱۴.احتمال آنکه یک شیء آسیب ببیند نسبت مستقیم دارد با ارزش آن!
۱۵.هرگاه جسم بـا ارزشی از دست شما به زمین می افتد به غیر قابل دسترس ترین مکان میرود (حلقه برلیان یا داخل سطل زباله می افتد و یا در چاه فاضلاب)!
۱۶.شما هر موقع دنبال چیزی می گردید هـمیشه در آخـرین مـکانی که آن را جستجو میکنید می یابیدش!
۱۷.هیچ اهمیتـی ندارد که شما به چه اندازه دنبال جنسی بگردید به محض آنکه آن را خریدید آن را در مغازه ای دیگر ارزانتر خواهید یافت!
۱۸.زمانی که دستگاه معیوب خود را نزد تعمیرکار می برید کاملا بی عیب و درست کار خواهد کرد!
۱۹.هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است ویا غیر اخلاقی و یا چاق کننده!!
۲۰. اگر در توده یا کپه ای به دنبال چیزی بگردی، چیز مورد نظر حتما در ته قرار دارد.
۲۱.وسائل نقلیه مثل اتوبوس و هواپیما و قطار دیرتر از موعد حرکت می کنن مگر ان که شما دیر برسی اون موقعه حتما سر وقت رفته
۲۲.هشتاد درصد امتحانات پایان ترم براساس کلاسی است که در آن غایب بوده ای.
۲۳. در صورتی که شانس انجام درست یک کار پنجاه باشد احتمال غلط انجام دادن آن نود درصد است.
۲۴.هر کسی میتواند مدرک دانشگاهی بگیرد اما صاحب عقل نخواهد شد!
۲۵.زباله از خلاء بیزار است آنقدر انباشته میگردد تا فضای موجود را پر کند!
۲۶.هرگاه کفش نو را برای اولین بار به پا کنید همه پایشان را روی آن خواهد گذاشت!
۲۷.زمانی که می خواهید لکه روی شیشه پنجره را پاک کنید همیشه لکه سمت دیگر شیشه میباشد!
۲۸.قانون بقاء کثیفی: برای تمیز کردن هر چیزی چیز دیگری باید کثیف گردد!!
۲۹.اگر امری احتمال دارد اتفاق بیافتد و خیلی هم خوشایند باشد،هرگز اتفاق نخواهد افتاد!
۳۰.اگر حق با شما باشد هیچکس حرف شما را باور نخواهد کرد
خرید بهترین ها...برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 198
-يادمون باشه که؛ خدا هميشه هست.
-يادمون باشه که؛ کسي که زير سايه ديگري راه ميره، خودش سايهاي نداره.
-يادمون باشه که؛ هر روز بايد تمرين کرد دل کندن از زندگي را.
-يادمون باشه که؛ زخم نيست آنچه که درد دارد، عفونته.
-يادمون باشه که؛ در حرکت هميشه افقهاي تازه هست.
-يادمون باشه که؛ دست به کاري نزنيم که نتوانيم آن را براي ديگران تعريف کنيم.
-يادمون باشه که؛ اونايي که دوستشون داريم ميتونند دوستمون نداشته باشند.
-يادمون باشه که؛ حرفهاي کهنه از دل کهنه مياد، پس دلي نو بخريم.
-يادمون باشه که؛ فرار، راه به دخمهاي ميبره براي پنهان شدن، نه آزادي.
-يادمون باشه که؛ باورهامون شايد دروغ باشند.
-يادمون باشه که؛ لبخندمان را در آيينه جا نگذاريم.
-يادمون باشه که؛ آروزهاي انجام نيافته دست زندگي رو گرفتن و اونو راه ميبرند.
-يادمون باشه که؛ محبت به ديگران براي نمايش گذاشتن مهر خودمون نباشه.
-يادمون باشه که؛ آدمها همه ارزشمندند و همه ميتونند مهربون و دلسوز باشند.
-يادمون باشه که؛ تنهايي ما در مقايسه با تنهايي خورشيد خيلي کمه.
-يادمون باشه که؛ دو رنگي رو با کمتر از صداقت نديم.
-يادمون باشه که؛ دلخوشيها هيچ کدوم ماندگار نيستند.
-يادمون باشه که؛ تا وقتي اوضاع بدتر نشده! يعني همه چيز روبراهه.
- يادمون باشه که؛ هوشياري يعني زيستن با لحظهها.
-يادمون باشه که؛ آرامش جايي فراتر از ما نيست.
-يادمون باشه که؛ من تنها نيستم، ما يک جمعيتايم که تنهاييم.
-يادمون باشه که؛ از چشمه درس خروش بگيريم و از آسمان درس پاک زيستن.
-يادمون باشه که؛ براي آموختن و درس دادن به دنيا آمديم، نه براي تکرار اشتباهات گذشتگان.
-يادمون باشه که؛ براي پاسخ دادن به احمق، بايد احمق بود!
-يادمون باشه که؛ لازمه گاهي با خودمون روراستتر از اين باشيم که هستيم.
-يادمون باشه که؛ قبلا چيزهايي برامون مهم بودند که حالا ديگه مهم نيستند.
-يادمون باشه که؛ آنچه امروز برامون مهمه، فردا نخواهند بود.
-يادمون باشه که؛ نيازمند کمک هستند آنها که منتظر کمکشان نشستهايم.
-يادمون باشه که؛ ما از اين به بعد هستيم، نه تا به حال.
-يادمون باشه که؛ غيرقابل تحمل وجود ندارد.
-يادمون باشه که؛ با يک نگاه هم ممکنه بشکنند دلهاي نازک.
-يادمون باشه که؛ به جز خاطرهاي هيچ نميماند.
-يادمون باشه که؛ وظيفه من اينه «حمل باري که خودم هستم تا آخر راه».
-يادمون باشه که؛ منتظر تنها يک جرقه است، انبار مهمات.
-يادمون باشه که؛ کار رهگذر عبوره، گاهي برميگرده،گاهي نه.
-يادمون باشه که؛ در هر يقيني ميتوان شک کرد و اين تکاپوي خرد است.
-يادمون باشه که؛ هميشه چند قدم آخره که سختترين قسمت راهه.
-يادمون باشه که؛ اميد، خوشبختانه از دست دادني نيست.
-يادمون باشه که؛ به جستجوي راه باشيم نه همراه.
-يادمون باشه که؛ هوشياري يعني زيستن با لحظهها.
-يادمون باشه که؛ کلا نااميد نميشي اگه تمام اميدت را به چيزي نبسته باشي.
-يادمون باشه که؛ خوبي اوني رو که نداريم اينه که نگران از دست دادنش نيستيم.
-يادمون باشه که؛ در خستهترين ثانيه عمر، رمقي براي انجام کارهاي کوچک هست.
-يادمون باشه که؛ وقتي از دست دادن عادت ميشه بدست آوردن، ديگه آرزو نيست.
-يادمون باشه که؛ اونايي رو که گوشه آسايشگاهها غريباند و تنها، از ياد نبريم.
-يادمون باشه که؛ گاهي بايد براي راحتي خيالِ ديگران خودمون رو خوشحال نشون بديم.
-يادمون باشه که؛ سعادت ديگران بخش مهمي از خوشبختي ماست.
-يادمون باشه که؛ قولي را که به کسي ميديم عمل کنيم.
-يادمون باشه که؛ دوست بداريم بيانتظار پاسخي از طرف ديگران.
-يادمون باشه که؛ مهرباني صفت بارز عشاق خداست پس از اينکار ابايي نکنيم.
-يادمون باشه که؛ اين دعا هميشه ورد زبونمون باشه «خدايا هيچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن».
خرید بهترین ها...برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 184
اگر دلخورید بیان کنید. اگر می ترسید ترس تان را به زبان بیاورید.اگر عصبانی هستید عصبانیت تان را نشان دهید. گریه دارید؟ گریه کنید. مفاهیمی مثل خویشتن داری و سکوت و بردباری را بگذارید کنار. این ها ارزش هایی ست که حکومت های دیکتاتوری تبلیغ می کنند که بتوانند فرد را از همان آغاز، در خانواده سرکوب کنند و یک مشت آدم ترس خورده تحویل جامعه بدهند. ناراحتی ها را باید ابراز کرد و گرنه بعدها می شود کابوس. می شود تیک عصبی. تنگی نفس. خارشِ تن. می شود دسیسه چینی و بهانه جویی. ناخن و لب جویدن و تند تند پاها را تکان دادن.
نگذارید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند. با نگاه. با لبخند معنی دار. با کنایه. با حرف و طعنه. سعی کنید به خودتان ایمان بیاورید. با خودتان صلح کنید. خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید. چهره تان را، اندام تان را. صلح کردن با خود آغاز زندگی ست.
از گذشته فرار نکنید و آن را بپذیرید. با خود مهربان باشید و اشتباهات و غفلت ها را به خودتان ببخشید. نگذارید ظلم و جفای دیگران در گذشته از شما یک قربانی بسازد. در نقش قربانی رفتن گاه برای بعضی می شود همه ی محتوای زندگی شان. سالها در عزای خود می نشینند و هیچ چیز هم تغییر نمی کند. از گذشته فرار نکنید اما در گذشته هم غرق نشوید و در سوگ روزهای خوب از دست رفته ننشینید. هیچ زمانی جذاب تر از زمان حال نیست.
از خودتان به اندازه ی توانایی تان انتظار داشته باشید. سعی کنید حد توانایی تان را بشناسید. بیشتر ما حد توانایی خود را نمی شناسیم و به همین خاطر همیشه از حد توانایی خود فراتر می رویم. ممکن هم هست در کاری موفق بشویم اما چون از توان خود بیشتر مایه گذاشته ایم، زود دچار خستگی و دلزدگی می شویم.
سعی نکنید دختر و پسر خوب برای پدر و مادر، خواهر خوب، برادر خوب، عروس خوب، داماد خوب، پدر خوب، مادر خوب باشید. این خیلی خوب بودن ها عاقبت کار دست آدم می دهد. آدم گاهی می رود توی نقش هایی که نقش واقعی اش نیستند و از من واقعی اش خیلی فاصله گرفته اند. بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره ی کسی را ببینید که از شما سوال میکند: راستی تو کی هستی؟
اگر دوست دارید ورزش کنید، ورزش کنید. اگر هم از ورزش بیزارید، ورزش نکنید.اتفاقی نمی افتد.
عشق ورزیدن را در زندگی فراموش نکنید.
هرچه هست و می ماند عشق است و دیگر هیچ.
خرید بهترین ها...برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 192
سلام
یه شعر قشنگ از مریم حیدر زاده خوندم گفتم شما هم اگه علاقه دارید بخونید و لذت ببرید.
گفتی که به احترام دل باران باش
باران شدم و به روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفر را
از عشق تو گونه های او بوسیدم
گفتی که ستاره شو ، دلی روشن کن
من هم چو گل ستاره ها تابیدم
گفتی که برای باغ دل پیچک باش
بر یاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی که برای لحظه ای دریا شو
دریا شدم و تو را به ساحل دیدم
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش
مجنون شدم و ز دوریت نالیدم
گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز
گل دادم و با ترنّمت روییدم
گفتی که بیا و از وفایت بگذر
از لهجه ی بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست
معنای لطیف عشق را فهمیدم
برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 204
خبرگزاری فارس: وزیر خارجه بولیوی وزیر خارجه بولیوی به منظور شرکت در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد وارد تهران شد.
برچسب : نویسنده : lima 6336 بازدید : 196